Cosmos news,Ancient History & Philosophers of the world

اخبار کیهان،تاریخ باستان و فلاسفۀ جهان

دموکراسی چیست؟(1)

   دموکراسی از دو بخش دموس(مردم)و کراسیا(حکومت) تشکیل شده است؛یعنی حکومت مردم بر مردم...

اصل دموکراسی از نظر ویل دورانت-تاریخ نویس غربی:«دموکراسی که به گفتۀ مونتسکیو اصل و اساس آن بر فضیلت است با پول و باروت زاییده شده است. توپ و تفنگ قلاع فئودالیسم را درهم کوبید و سواران مغرور را که بر اسبهای خود خودنمایی می کرذند طعمۀ سهل پیاده نظام ساخ و بنده و ارباب را در میدان جنگ برابر کرد. از زمان فیثاغورس به این طرف برای نخستین بار عدد و شماره دوباره به شان و حرمت رسید. اختراع سکه و اعتبار پولی راه تجارت و جمع ثروت را آسان کرد و بر سر راه های تجارتی شهر های آباد بساخت و بنادر آزادی برای تجارت درست کرد که به اندازۀ کافی می توانستند از زیر بار باج اشراف و ملکداران شانه خالی کنند؛ در برابر اشراف زمیندار بیکار، طبقۀ اصناف و کیسۀ پولدار یا طبقۀ عامه ای سر برآورد که برای رسیدن به قدرت سیاسی در خور قدرت اقتصادیش غوغا و سر وصدا راه انداخت.

 

ولتر و روسو منادیان این تغییر بودند. آنها شعار بسیار و با ارزش آزادی و برابری را بدست مردم دادند و طبقۀ متوسط با آهنگ آن به سوی تفوق سیاسی گام برداشت. آزادی در اصل به معنی آزادی از باج و زورگویی اشراف پولدار بود؛

برابری در اصل به معنی آن بود که طبقۀ متوسط در وصول به افتخارات و منافع حکومت با اشراف و روحانیون برابر باشند و برادری هم به ظن قوی در اصل به معنی آن بوده است که صرافان و بازرگانان و قصابان و... به تالار اشراف و روحانیون راه داشته باشند...روسو،پدر نظریۀ دموکراسی،می خواست همۀ زنان و مردم بی چیز از قدرت سیاسی محروم باشند و آنها را به حساب مردم نمی آورد. قانون اساسی مجلس انقلابی فرانسه سه پنجم تمام مردان بالغ را از حق انتخاب محروم ساخته بود. در قوانین ایالات مختلف همین جمهوری خود ما تا زمان اندرو جکسن(یکی از روسای جمهور آمریکا)برای داشتن حق انتخاب داشتن مقداری ثروت ضروری بود. پس دموکراسی در اصل و در شکل تحول یافتۀ کنونی آن به معنی حکومت طبقۀ متوسط است؛ حکومت طبقۀ بهتر دوم(پس از طبقۀ اشراف).

   ...ضربتهایی که دانشمندان و حکما در طول تاریخ بر کوپرنیک تا داروین بر اساس خرافات وارد کردند، سرکشی در باربر پاپ ها زیاد شد...اهمیت دولت به مجلس عوام افزایش یافت... و دموکراسی،شروع کرد به شکل پذیری.

  

هنگامی که این عوامل کلی در اروپا به کار بود و انقلاب های 1688 و 1789 و 1918 را در انگلستان و فرانسه و آلمان به بار آورد و در روسیه موجب نخستین مرحلۀ انقلاب 1917شد. تکامل دموکراسی در آمریکه با چند عوامل اقاصادی نیز تقویت شد. انقلاب ما در 1776 نه فقط شورشی بر ضد استعمار انگلستان بود بلکه شاید هم به طور اسسیتری شورش طبقۀ متوسط بود بر ضد اشرافی که از خارج آمده بودند. این انقلاب جزئی از یک رشته تکانهای سیاسی بود که قشر اجتماعی جهان غرب را شکاف داد و طبقات آن را را جا به جا کرد. اشراف ملکدار را در هم شکست و همه جا به طرز عجیبی حکومت های ملی بر پا کرد.

   ...دموکراسی فعلیت داشت برای آنکه برابری سیاسی بر پایۀ برابری تقریبی در اموال و بر پایۀ مالکیت ارضی مشاع میان همۀ مردم بود. مردانی که بر روی ملک خود بودند و بر وضع زندگی خود نظارت داشتند(در حدود اجازۀ طبیعی)دارای شخصیت و خلق ممتاز بودند و می شد آنها را دموکرات نامید.»(کتاب لذات فلسفه-ویل دورانت،ص330،329)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی عباسی

معرفی کتاب(1)-تازیخچۀ زمان(استیفن هاوکینگ)

برای مطالعۀ بهتر لطفا عکس را کامل باز کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی عباسی

ایران قبل از اسلام(2)-ایلامیان

نژاد ایلامیان(عیلامیان):
 

  عیلامیان نه آریایی بودند و نه سامی. برخی از پژوهشگران ایلامیان را با دراویدیان هند هم‌خانواده می دانند.

سومریان:

  

از آنجا که ملل قدیمی سومر و ایلام هم عصر و نزدیک یکدیگر بودند،روابط میان این دو تمدن قابل تامل است؛عیلامی‌ها در برخی ادوار تاریخی تحت نفوذ دولت سومری بین‌النهرین بودند. ولی در سال ۲۲۸۰ پیش از میلاد عیلامیان که در اوج قدرت خود بودند، اور پایتخت سومریان را اشغال و غارت و رب النوع آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار عیلام شد و نهایتا در ۲۱۱۵ ق.م در عصر فرمانروایی ریم سین دولت مشترک سومری – اکدی را به طوری نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابه‌های تاریخ سر برآورد. مشیرالدوله پیرنیا در این مورد مینویسد:

   «دِمرگان و سایر نویسندگان فرانسوی باین عقیده‌اند که غلبه عیلامیها بر سومری‌ها و مردمان بنی سام نتایج تاریخی زیادی دربر داشته، توضیح اینکه عیلامیها بقدری با خشونت و بقسمی وحشیانه با ملل مغلوبه رفتار کرده‌اند، که آنها از ترس جان از مساکن و اوطان خود فرار کرده، هرکدام بطرفی رفته‌اند. بنابراین عقیده دارند مردمی که در رأس خلیج پارس و بحرین سکنی داشتند، بطرف شامات رفته و شهرهای فینیقی را تأسیس کرده در تجارت و دریانوردی معروف شدند، گروهی که ربّ النوع آسور را پرستش میکردند، بطرف قسمت وسطای رود دجله و کوهستان‌های مجاور آن رفته شالوده دولت آسور را نهادند. مهاجرت ابراهیم با طایفه خود به فلسطین و بالاخره هجوم هیکسوس هایِ سامی نژاد بمصر و تأسیس سلسله‌ای از فراعنه در آن مملکت نیز از نتائج غلبه عیلامیها بر ملل سامی نژاد بود. اما کینگ باین عقیده‌است، که غلبه عیلامیها در ممالک غربی دوام نیافته، زیرا عیلامیها، چون استعداد اداره کردن مملکتی را نداشتند و غلبه آنها بیشتر به تاخت و تاز شبیه بود، نتوانستند ممالک مسخره را حفظ کنند.»

   تاریخ و وسعت:

 

پادشاهی ایلام نزدیک به دو هزارسال تاپانصد و پنجاه پیش از میلاد در جنوب غربی سرزمین کنونی ایران برپا بود. این پادشاهی از اتحاد دولتهای کوچک تشکیل شده بود و تقریبا در تمام مدت از استقلال بر خوردار بوده است.اوج شکوفایی ایلام در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد بود . سرزمین آنها از شمال تا نزدیک همدان ، از مشرق تا کرمان ، از جنوب تا خلیج فارس و از مغرب تا نواحی بین النهرین گسترده بود
شروع تاریخ ایلام از حدود 2400پ م است.انشان از جمله مراکز پادشاهی کوچکی بود که پادشاهی بزرگ ایلام را تشکیل می داد.نزدیک به 2200 پ م کوتیک اینشوشینیک پادشاه نیرومند انشان بین دولتهای محلی در منطقه اتحاد پدید آورد و خود در راس آن قرارگرفت و به این ترتیب پایه گذار ایلام بزرگ شد.در قرن 12پ م، ایلامیان به پادشاهی پانصد ساله کاسی ها در سرزمین بابل پایان دادن.

   صنعت وکشاورزی:

 

  در زمان ایلامیان کشاورزی و فن آبیاری بسیار پیشرفت کرد و سبب زمینداری و مالکیت خصوصی بر زمین شد.سفال سازی،ذوب فلز و بازرگانی نیز در این دوره رونق فراوان گرفت. مهرهای ایلامی باقیمانده از هزاره سوم پیش از میلاد از زندگی این مردم آگاهیهایی به ما میدهد.بر این مهرها چشم انداز دشت شوش با نهرهای گوناگون ،جانوران اهلی،مرغزارها ،روستاییان در حال کشاورزی‌،چوپانان و دامها ، زنان در حال چیدن میوه با دامنهای بلند تصویر شده اند.همچنین تصاویر حرفه کوزه گری ، حجاری،بافندگی، نانوایی ،ماهیگیری،باغبانی،گازری،فلز کاری، نجاری، بازرگانی ،نویسندگی و کاهنی نیز در این مهرها دیده میشود.در دولت ایلام نرخ بهره مشخص بوده است،ابزارهای اندازه گیری یکسان بودند، کاهنان درمعاملات شرکت
می جستندو اداره سرزمینهای وسیع کشاورزی با آنان بود. 

  شهرهای مهم:


شهرهای مهم ایلامیان شوش و دور-اونتش بوده است.شوش پایتخت اصلی ایلامیان بود و گذشته از آثار بسیار ایلامی ،ستونی که قانون حمورابی بر آن نقش بسته است نیز در آن کشف شده است. شهر دور-اونتش نیز در همسایگی شوش قرار دارد که اکنون آنرا به نام چغازنبیل میشناسیم.در قرن سیزده پیش از میلاد ، به فرمان یکی از پادشاهان ایلامی به نام اونتش گل این شهر ساخته شده است. زیگورات چغازنبیل نیز در این شهر قرار دارد. شهر مذکور هنوز از زیر خاک بیرون نیامده است و در منطقه ای نظامی قرار دارد. معبدهای هفت تپه نیز در این مکان قرار دارند

سقوط ایلامیان:

در قرن 12پ م بخت النصر پادشاه بابل ایلامیان را شکست داد و از این تاریخ تا قرن 7 پ م ایلامیان قدرت خود را از دست داده بودند.پس از آنکه دوباره قدرت خود را به دست آوردند ، دخالتهای دولت آشور موجب بروز اختلاف در خاندان شاهی ایلام شد. در سالهای 648تا646پ م آشور بانیپال به ایلام حمله کرد و شوش وشهرهای بزرگ دیگر را به شیوه وحشیانه آشوری غارت کرد.هر چند که سرزمینهای ایلام ضمیمه خاک آشور نشد ولی دیگر ایلام اهمیت خود را از دست داد. کوروش هخامنشی در سال 559پ م به پادشاهی ایران رسید و ایلام یکی از بخشهای امپراتوری هخامنشی شد. شوش نیز به یکی از اقامتگاههای مهم هخامنشی تبدیل شد.

   برخی از هنرهای دستی این دوره:

                
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی عباسی

جملات ناب5-ویلیام جیمز

هر کس برای تمرین،باید هر روز حداقل دو کار که از آن متنفر است را انجام دهد.

تا زمانی که قلبتان نخواهد،بطور یقین مغزتان هرگز به باور چیزی نمیرسد.

تنها یک دلیل برای شکست هست و آن نیز نداشتن اعتماد،به نفس است.

فلسفه،والاترین و روشن ترین خواستۀ بشر است.

مردان شجاع،زادۀ فرصتند و ضعفا و ترسوها،منتظر

ناخوشی ها و بیماریهای ما قادرند به گونه ای پیش بینی ناپذیر به ما کمک کنند!

امواج خروشان سطح اقیانوس هرگز سکون و آرامش اعماق آن را بر هم نمی زند.

خوشبختی در جستجوی خوشبختی است نه یافتن آن.

عاقل کسی است که می داند چه اعمالی را باید کنار بگذارد.

ژرف ترین اصل طبیعت انسان، اشتیاق شدید او به قدردانی شدن است.

از زندگی نترسید، باور داشته باشید، زندگی ارزش زیستن را دارد و باورتان در آفرینش این حقیقت به شما کمک خواهد کرد.

مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه بیشتر از یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم.

بسیاری از مردم می اندیشند که در حال اندیشیدن هستند، در حالی که سرگرم بازآرایی و تنظیم پیشداوری ها و تعصباتشان می باشند.(عااالییی)

بزرگترین کشف عصر ما این است که انسانها می توانند با اصلاح نگرشهای ذهنی خود، زندگانی خویش را اصلاح کنند.

آواز خواندن، نتیجه ی شادمانی ما نیست، بلکه چون آواز می خوانیم، شادمانیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی عباسی

فلسفه سرایان3-ویلیام جیمز

   وى شخصیت مهمى در تاریخ روانشناسى آزمایشى محسوب مى‌شود؛ گرچه او یک روانشناس آزمایش‌گرا نبود. مع‌هذا وى پیشگام روانشناسى ”جدید“ در آمریکا به‌حساب مى‌آید. به‌دلیل اینکه جیمز در آمریکا، روانشناسى جدید آلمان را تفسیر و انتقاد مى‌کرد .

   ویلیام جیمز( William James، ۱۸۴۲۱۹۱۰( فیلسوف آمریکایی و بنیانگذار مکتب پراگماتیسم بود. وی در زمینۀ روانشناسی و فلسفۀ مطالعات عمیقی داشت و به عنوان پزشک نیز به فعالیت مشغول بوده است. فلسفۀ پراگماتیسم وی را«عملگرایی»و یا «اصلات دادن به عمل»در زبان فارسی ترجمه کرده اند؛ ولی در یک نگاه اجمالی ،جیمز منشا حقیقت را در«سودمند بودن»یک امر و یا قضیه می دانست.حقیقت به چیزی اطلاق می شود که«سودمند»ویا«عملی»باشد،چیزی که سودمند نیست نمیتواند حقیقت باشد.به همین منظور طرفداران این مسلک را امروزه «عملگرا»ها مینامند. در زبان روزمره به چیز و یا کسی که به منافع قابل دسترسی کوشش می کند عادتا  پزاگماتیسم میگویند.

   در شهر نیویورک به دنیا آمد. مادرش مریرابرتسون والش جیمز و پدرش هنریجیمز (بزرگ)، خردمند روحانیو پیرو فلسفه یسوئدنبرگ بود. ویلیام، یک خواهر و سه برادر داشت و بزرگترین فرزند از پنج فرزند خانواده به شمار می‌ رفت. یکیاز برادرانش به نام هنریجیمز (کوچک)، رمان‌نویس مشهوریشد.

   خانواده یویلیام، با استعداد، استثناییو پرتلاش بودند. تحصیلات رسمیویلیام جیمز به گونه ایمنظم صورت نگرفت. دانش‌اندوزیحقیقیاو در محیط خانواده آغاز شد، زیرا دوستان هوشمند و خردمند پدرش بیشتر وقت ها به خانه یآنها می‌آمدند و درباره یامور گوناگون به بحث و گفتگو میپرداختند. ویلیام جیمز در مدارس سوئیس، آلمان، فرانسه و انگلستان تحصیل کرد و دلبستگیویژه اینسبت به علوم طبیعی و نقاشی در او بیدار شد. پدرش با آن که آدم لیبرال و آزادمنشیبود، از ویلیام خواست که به مطالعه یعلوم یا فلسفه بپردازد، اما به دلیل پافشاریهایویلیام، سرانجام با این خواسته یاو موافقت کرد. در سال 1860، ویلیام، آموزش رسمیرا براینقاش شدن را آغاز کرد. او بیش از یکسال زیر نظر ویلیام موریس ‌‌هانت به آموزش نقاشی پرداخت، اما سختیکار به او فهماند که نقاش شدن کار او نیست. لذا پس از یک سال وارد دانشکده یعلوم لارنس در هاروارد شد؛ اما در سال 1864 تغییر رشته داد و به دانشکده یپزشکیرفت. ویدر مأموریتیبه برزیل، دچار بیماریآبله شد و از آن زمان تا اواخر عمرش این بیماری،او را آزار میداد. ویلیام، درجه ی دکترای پزشکی‌خود را در سال 1869 دریافت نمود و پس از گذراندن یک دوره بیماری آبله، کار تدریس در دانشگاه هاروارد را آغاز کرد؛ ابتدا آناتومیو فیزیولوژی، سپس روانشناسی و سرانجام در سال 1879 به تدریس فلسفه پرداخت.

او در سال1878ازدواج کرد و از روحیه و تندرستی بیشتری برخوردار شد. او یکی از نخستین آزمایشگاه‌هایروان‌شناسیتجربیدر آمریکا را بنا نهاد. کتاب درسی مشهور او به نام «اصول روان‌شناسی» (1890) مورد تحسین و استقبال زیاد قرار گرفت. البته برخی نیز از لحن ادیبانه کتاب او انتقاد کردند که از آن جمله میتوان به گفته یویلهلم ووندت اشاره داشت :

«این یک کتاب ادبیاست؛ بسیار زیباست؛ اما کتاب روان‌شناسی نیست

    دو سال بعد، ویلیام جیمز نسخه فشرده‌تری از آن کتاب را با نام «روان‌شناسی: دوره ی فشرده» منتشر ساخت. دانشجویان روان‌شناسی از این دو کتاب بهره ی بسیار بردند. از دیگر کارهایم هم ویلیام جیمز در حوزه ی روان‌شناسی می‌توان به ارائه ی«نظریه ی هیجان» اشاره کرد که با کمک روانشناس دانمارکی، کارل لنگ، به ارائه یآن پرداخت و از این رو به «نظریه یهیجان جیمز- لنگ» مشهور شد.

   علاوه بر تأثیر فوق‌العاده‌ایکه ویلیام جیمز بر روان‌شناسیگذاشت شاگردان معروف و برجسته‌اینیز در این رشته تربیت کرد که از آن میان می‌توان مری‌ویتون کالکینز، ادوارد تورن رایک، استنلیهال و جان دیوئیرا نام برد.

   ویلیام جیمز، فیلسوف بزرگ عصر و زمانه‌اش بود و فلسفه یپراگماتیسم را که از سویهمشهریامریکایی‌ او، چارلز ساندرز پیرس باب شده بود، پذیرا شد و آن را گسترش داد. فلسفه یپراگماتیسم ویرا عملگراییو یا اصالت دادن به عمل در زبان فارسیترجمه کرده اند، اما در یک نگاه اجمالی، ویلیام جیمز، منشاء حقیقت را در سودمند بودن یک امر و یا قضییه میدانست. حقیقت به چیزیگفته میشود که سودمند و یا عملیباشد؛ چیزیکه سودمند نیست نمی‌تواند حقیقت باشد. به همین منظور جانبداران این مسلک را امروزه عملگراها مینامند. در زبان روزمره به چیز و یا کسیکه برایمنافع قابل دسترسیکوشش می‌کند، پراگماتیست میگویند.

   پذیرش کثرت، روان بودن، گردیدن و شدن و پنهان بودن همه یچیزها و یک دیدگاه واقع ‌بینانه و مبتنیبر عقل موجود ـ نسبت به همه یجنبه‌هایتجربه بشریـ در کانون اندیشه یاو قرار داشت، اما این امر هرگز موجب نمی‌شود که فلسفه یاو یکنواخت و دنیویشود. ویبر این باور بود که اگر فکر و اندیشه‌ایمؤثر واقع شود، از نوع فکر و اندیشه یراستین است و مادامیکه موجب دگرگونیدر زندگیشود، پرمعنا و ارزشمند خواهد بود. از نگاه او، حقیقت یک امر مطلق، ثابت و تغییرناپذیر نیست، بلکه در اثر تلاش انسان ایجاد می‌شود. از سویدیگر، بین حقیقت و خیر، پیوندیتنگاتنگ وجود دارد؛ آنچه حقیقت است تبدیل به خیر می‌شود.

   دغدغه ینهاییاو یک امر اخلاقیبود. او می‌خواست روشیفلسفیرا برایزندگیو نیز انسانها ارائه دهد. شیوه یزنده و باروح کلام و نوشتارش، ویرا در نزد همگان محبوب کرد. در سال 1899 که ویلیام جیمز سرگرم بالا رفتن از کوهیدر نزدیکیخانه‌اش در نیوهمپشایر بود، راه بازگشت خود را گم کرد و در نتیجه یتلاش شدید براییافتن راه بازگشت از کوه مزبور، ناراحتیقلبیاو شدت گرفت. در طول دو سال آینده، کم و بیش زمین‌گیر بود، اما به ناگهان و در کمال حیرت، بهبود یافت و توانست به هاروارد بازگردد و شغل سنگین تدریس را از سر گیرد. او در سال 1907 بازنشسته شد و در 1909 کتابیرا با نام «یک جهان کثرت‌گرا» منتشر کرد، ویدر این اثر به طرز درخشانیبه آثار هگل، فخنر و برگسون پرداخته است. پس از چند ماه ناراحتیقلبیاو دوباره بروز کرد و سرانجام در 26 اوت 1910 در خانه‌اش، واقع در نیوهمپشایر درگذشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی عباسی

تاریخ فضا2-نقطۀ تکینگی و دوران پلانک

   مفهوم تکینگی: تکینگی گرانشی یا تکینگی فضازمان محلی است که در آن کمیت‌های مورد استفاده برای اندازه‌گیری میدان گرانشی بی‌نهایت می‌شوند، به‌طوریکه دیگر تابع دستگاه مختصات مورد استفاده نیستند. این کمیت‌ها همان، انحنای فضازمان هستند که شاخصی از چگالی ماده می‌باشند. دو نوع مهم تکینگی فضازمان، تکینی منحنی و تکینگی مخروطی می باشند.

 

  «یک نقطه تکین ریاضیاتنقطه‌ای‌ست که یک عنصر ریاضی در آن تعریف نشده باشد، یا تابع به نوعی در آن خوشرفتار نباشد، مثلاً مشتق‌پذیری یا تحلیلی نباشد.»(ویکی پدیا)

   طبق نظریۀ نسبیت عام،فضا-زمان،قبل از انفجار بزرگ در نقطه ای تکین و با چگالی نامحدود در هم تنیده شده بودند،در مدتی دما به میلیارد ها میلیارد درجه رسید، و شرایط برای مهبانگ فراهم شد ؛ انفجاری به عظمت هزارن برابر یک ابرنواختر.به این بخش از تاریخ فضا نقطۀ تکینگی می گویند.

   دوران پلانک: در کیهانشناسی فیزیکی، اولین دوره زمانی در تاریخ جهان از زمان صفر تا تقریباً ۱۰۴۳ تانیه بعد(زمان پلانک) تعریف میشود. این باور وجود دارد که به دلیل اندازه بسیار کوچک جهان در این دوره زمانی، آثار کوانتومی گرانش نیروی غالب بودهاست. اینطور پنداشته میشود که در طول این دوره گرانش به اندازه سایر نیروهای بنیادی قوی بودهاست و ممکن است که همه نیروها یکی بودهباشند. وضعیت بسیار داغ و چگال تصورناپذیر اولیه در طول دوره پلانک پایدار نبود. همچنانکه جهان منبسط و سرد شد در طی فرایندی به نام تقارن شکنی   نیروهای بنیادی به شکل آشنای امروزه آن شکل گرفتند.

   تورم کیهانی: تورم کیهانی(Cosmological Inflation)، که بنابر آن، جهان اولیه یک انبساط بی نهایت سریع را تجربه می کند، یک الگوی مورد پسند در کیهان شناسی مدرن است. این نظریه به شکل موفقیت آمیزی توضیح می دهد که چگونه افت و خیزهای کوانتومی خلاء، که در حدود ۱۰ به توان ۳۶- ثانیه پس از بیگ بنگ شروع می شود، می تواند به ساختار بزرگ-مقیاس جهان ما بیانجامد و منجر به پیش گویی هایی شود که با گستره وسیعی از مشاهدات کیهان شناسی تایید شده است. با این وجود کیهان شناسی تورمی نمی تواند نظریه ای نهایی برای جهان باشد. بر طبق این نظریه اگر جهان را در زمان به عقب برگردانیم، بسیار داغ و پر چگال می شود و در نتیجه قوانین فیزیک، که تورم بر پایه آن بنا شده است (نسبیت عام کلاسیکی)، شکست می خورد. در دوره زمانی مشهور به پلانک – که به یک ثانیه پلانک یعنی ۱۰ به توان ۴۳- ثانیه، بعد از بیگ بنگ می رسد، نیروی گرانشی به مقادیر قابل مقایسه با نیروهای اساسی دیگر رسیده و در این رژیم اثرات گرانش کوانتومی اهمیت می یابند و سبب ایجاد شرایطی می شود که فراتر از فهم و درک سنتی از فضا و زمان است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مهدی عباسی

تاریخ فضا(1)،ما قبل بیگ بنگ

ما در این مقالۀ،از نگاهی دیگ به سیر تحولات و تکامل فضا-زمان خواهیم پرداخت.

   ما قبل مهبانگ(بیگ بنگ):

   اگر بگویید که ما اصلا مهبانگ را نمی پذیریم چه برسد به قبلش،دیگر بخودتان مربوط است و تحجرتان؛این نوشته مختص افرادی است،که در پیدایش جهان با بنده و اکثر دانشمندان هم عقیده می باشند..

   حدود 78/13میلیارد سال از پیدایش جهان امروزی که متشکل از فضا-زمان است،می گذرد و دانشمندان با وضوح نسبتا مناسبی ادوار آن را مشخص کرده اند -- با شواهدی مانند انتقال به سرخی و نگاه به گذشتۀ نور—ولی دیگر چیزی در مقابل چشممان نیست تا به قبل انفجار بزرگ پی ببریم(حتی نور هایی را که اکنون می بینیم مربوط به 380 هزار سال بعد از بیگ بنگ است و نوری،از قیل تاریخ مشاهده نمی شود).

   برای پاسخ به این پرسش،سه نظریۀ قابل تامل موجود است(که البته تنها ماهیت کلی را بیان می کند.):

   1-نظریۀ کوانتومیک:اساس ایده آن است که«جهان با یک نوسان کوانتومی آغاز شد و تا امروز نیز تورم یافته، چیزی که با ظرافت کامل در طول زمان انبساط پیدا می کند و محصول جانبیِ تصادفی اش وجود ما می باشد.»(bigbangpage.com)؛در واقع اساس این نظریه بیان میدارد که جهان،بصورت منوسّن از ابتدا توسط خدای متعال خلق شده و با گذشت زمان عظیم تر شده و هیچ شانس و تاس انداختنی در میان نبوده است،به جز تکامل انسان(البته مطلب آخر را نمیتوان جزو اساس نظریه دانست،ولی چون در اصل مطلب آمده بود صلاح دانستم که،قطعش نکنم).

   2-سیاهچاله:نظریۀ دوم خبر میدهد که «جهان ما در یک سیاهچاله از جهانی قدیمی تر آغاز شده است»(همان) ؛در واقع کل جهان بصورت نامحدود در تناوب است،هر سی و پنج میلیارد سال،تراکم یافته و انفجاری نو رخ می دهد .

   3-ماده،پادماده:این نظریه اعلام می دارد،ما قبل بیگ بنگ تمام ماده و پادماده در یک نقطه متمرکز بوده(چون زمانی نبود تا فضایی برای گسترش باشد.)ولی با گذشت زمان به دلیل حرارت بسیار بالا به دلیل تراکم و برخورد ماده ها و پادماده ها بوجو میآمد دما به  میلیاردها میلیارد درجه رسید باعث تشکیل... .یعنی قبل از بیگ بنگ هیچ فضا و زمانی نبوده،فقط ذرات بنیادین در نقطه ای بدون بعد(یعنی حتی کوچکتر از نوترینو،اصلا قابل تصور نیست)متمرکز شده بودند.

   ولی در کل باید بگویم تمام اینها فرضیه ای بی ثبات است و چیزی که به نظر در ابتدا وجود داشته به علت نیاز دارد و می تواند فقط ناشی از دیدگاه خودمان باشد. دوست داریم فکر کنیم که معلول همیشه دارای علت است، اما جهان می تواند یک استثنا باشد؛ ممکن است جهان بدون علت وجود داشته باشد.

   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی عباسی

جملات ناب(4)،از شهید مطهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مهدی عباسی

فلسفه سرایان(2)،تالس

تالس یا طالس فیلسوف مکتب مَلَتی بود. از او که در نیمهٔ دوم سدهٔ ششم پیش از میلاد می‌زیست- به عنوان آغازگر فلسفه و نخستین چهرهٔ علم یاد می‌شود. یونانیان او را در شمار حکمای سبعه آورده‌اند.(بیتوته)

 

   زندگی:

   تالس ملطی در حدود سال ۶۲۴ پیش از میلاد در شهر میلیتوس در ایونیا (غرب ترکیهٔ امروزی) به دنیا آمد. پدرش اکسامیس و مادرش کلئوبولینه نام داشت. او بیشتر عمر خود را در سفر گذراند. مشهور است تالس در ۸۰ یا ۹۰ سالگی، هنگامی که نظاره‌گر یک مسابقه ورزشی بوده‌است، از فرط گرما و تشنگی و ناتوانی جان سپرده‌است.(ویکی پدیا،تالس)

   فلسفه:

   تالس، نخستین فیلسوفان به شمار می‌آید.(تایخ فلسفۀ غرب،ص92) نظر تالس مبنی بر اینکه خاستگاه همه چیز آب است، بیش از حدس و گمان نبود، و نه او و نه بسیاری که پس از او آمدند، راهی برای آزمودن نظریاتشان نداشتند(همان)؛ با این وجود وی از نخستین کسانی است که کوشیدند تا به جای تفسیر اسطوره شناختی، جهان را به روشی عقلانی توصیف کنند. هم‌چنین او از نخستین کسانی است که مفهوم «وحدت در اختلاف» را درک کرده است(تاریخ فلسفه،ج1،ص33)

   مهم‌ترین موضوعاتی که تالس را از نظر فلسفی در تاریخ اندیشه ممتاز می‌کنند، کوشش وی برای شناختن جهان از راه مشاهده و تفکر و واقع بینی، دور انداختن افسانه‌های دینی و تفسیرهای اساطیری، و تلاش جهت فهم جهان بی‌توسل به خدایان و افسانهها و نیروهای نامحدود آنان استارسطو دربارهٔ او گفته است: «طالس کسی است که در سرآغاز فلسفه است»(ویکی پدیا،تالس)

   جایگاه علمی:

   معروف است،تالس وقوع خورشیدگرفتگی سال ۵۸۵ )پیش از میلاد) را پیش بینی کرد. از دیگر فعالیت‌های نجومی‌ای که به تالس نسبت داده شده تهیهٔ یک تقویم نجومی و معمول ساختن تجربهٔ فینیقی‌ها در تعیین خط سیر کشتی‌ها به وسیلهٔ دب اصغر است(تاریخ فلسفه،ج1،ص31)

   در ریاضیات، قضیه تالس را به وی نسبت می‌دهند و مورخی به نام پروکلوس گزارش می‌دهد که تالس توانسته بود با کشف این قضیه، فاصلهٔ کشتیها را از دریا تا ساحل تعیین کند. همچنین مورخ دیگری به نام دیوگنس لائرتیوس می‌نویسد: «تالس در واقع ارتفاع اهرام مصر را به وسیله سایهٔ آنها اندازه‌گیری کرد و آن از راه مشاهدهٔ زمانی بود که سایه ما مساوی بلندی قامت ماست»(ویکی پدیا،تالس)

   سیاست:

   زندگی سیاسی تالس بیشتر به درگیری ایونی‌ها در دفاع از آناتولی، در برابر قدرت فزایندهٔ ایرانیان که در آن زمان به تازگی به آن منطقه وارد شده بودند؛ بر می‌گردد. به این ترتیب، آژی دهاک و کورش کبیر از معاصران تالس در ایران بوده‌اند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی عباسی

جملات ناب(3)،از دکتر شریعتی

تشیع علوی وصفوی

تشیع علوی تشیع رسم است
تشیع صفوی تشیع اسم
تشیع علوی تشیع پیروی است
تشیع صفوی تشیع ستایش
تشیع علوی تشیع اجتهاد است
تشیع صفوی تشیع جمود
... تشیع علوی تشیع مسئولیت است
تشیع صفوی تشیع تعطیلی همه مسئولیت ها
تشیع علوی تشیع آزادی است
تشیع صفوی تشیع عبودیت است
تشیع علوی تشیع انقلاب کربلاست
تشیع صفوی تشیع فاجعه کربلا
تشیع علوی تشیع شهادت است
تشیع صفوی تشیع مرگ
تشیع علوی تشیع توسل برای تکامل است
تشیع صفوی تشیع توسل برای تقلب
تشیع علوی تشیع یاری حسین است و
تشیع صفوی تشیع گریه بر حسین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی عباسی