با توجه به مطالب قبلی دریافتیم که مردم سالاری و حکومت مردم بر خودشان نوعی ثبوت و مقاومت در ملت ایجاد کرده و جامعه رویی از آرامش را به دلیل وافاداری به حکومت می بینند.

   ولی چه نوع دموکراسی ای؛آیا مردم بلاغت آن را دارند،که خود حکومت را در دست گیرند،مردمی که با دیناری پول تغییر رنگ می دهند شایستگی لازم برای سالاری را دراند؛شاید بعضی ها بگویند:لیاقت خودشان را می گزینند؛ولی با این تفکر آیا جامعه ای رو به پیشرفت با میکند؟

   پس نمی توان گفت دموکراسی مستقیم کاملا خوب و عاقلانه نیست. می توان گفت دموکراسی کلیدی است برای متوقف نمودن مخالفان حکومت.

البته دموس کراسیا بجز نوع کلاسیک که در بالا گفته شد انواع دیگری نیز دارد.

   یکی از آنان الیت گرای رقابتی است،که رای افراد با سواد از بی سواد ارزش والاتری دارد،حکومت صحیح تر انتخاب می شود ولی موجب سر شکستگی و انزوا میان اقشار پایین جامعه م شود و ممکن است که با نقاب سوسیالیسم شورش هایی از جناح طبقات کارگر صورت  گیرد،پس باید بهبود یابد.

   نوع دیگر که غیر مستقیم نامیده می شود،آن است که رای همه برابر باشند،جامعه افراد معدودی را انتخاب،و آنان نیز فرد نیکو و مشخص را بگزینند،با وجود آنکه این نوع دموکراسی نیز اندکی سرخوردگی ایجاد خواهد کرد ولی می توان گفت بهترین روش قابل اجرا در جوامع کنونی همین نوع مشارکت می باشد.

   به نظر من بهترین حکومت،حکومتیست که هم مردم و هم رهبر را با هم داشته باشد یعنی،دمو اند جیمیو کراسی